ریحانه موسوی | شهرآرانیوز؛ نمایشگاه گروهی «باشندگان پلید» این روزها در نگارخانه آسمان برگزار میشود و از ساعت ۱۸ تا ۲۱ میزبان علاقهمندان و هنرمندان است. این نمایشگاه برداشتی از جنبههای تاریک و پلید موجودات خیالی است و جریان خیر و شر را در پدیدههای وهمی چون دیوها دنبال میکند. این پلیدی در خلأهای ذهنی نفوذ کرده، با فردیت درآمیخته و به فرم بدل شده است. در این نمایشگاه، آثاری با تکنیکهای متنوع از جمله مجسمه، مداد رنگی روی مقوا، ویترا روی آینه، ترکیب مواد، میکس مدیا روی مقوا، سرامیک، رنگ روغن روی بوم، رزین اپوکسی روی آینه و دیگر تکنیکها به نمایش درآمده است. هر هنرمند نامی برای اثر خود انتخاب کرده است.
دیوارهای نگارخانه با قابهای مختلف پر شده و در فضای آن مجسمههایی در ابعاد بزرگ و کوچک قرار دارد که غولهای اساطیری را به تصویر کشیدهاند. در قسمت میانی نگارخانه مجموعهای از آثار جانمایی شده که برای مخاطبان جذاب بوده و داستان مفصلی را در دل خود جای داده است.
در این مجموعه، شیشههای کوچک و بزرگ، کف پوشی نمادین از دیو، شیشههای شکسته روی زمین، خاکستر و آینههای خیر و شر وجود دارد. این مجموعه توسط صدیقه کفاش، نقاش و استاد دانشگاه آزاد مشهد، خلق شده است.
صدیقه کفاش با اشاره به اینکه اثر من «باشندگان پلید» نام دارد، درباره آن توضیح میدهد: نام مجموعهای که آثار من در آن جای گرفته، «من رفتم، اما منتظرم باش» است. در داستانها خواندهام، دیوها یک شیشه عمر دارند، که اگر بشکند میمیرند و این موضوع را دست مایه کار خود قرار دادم.
همچنین به دلیل اینکه در داستانهای هزار و یک شب معما زیاد بود از آن الهام گرفتم. دیو «بادها»، هم میتواند شر باشد و هم نیک و نسیمهای ملایم و بادهای طوفان زا که میتواند خرابی به بار آورد، بخش دیگری از مجموعهام است. در متن ورودی نمایشگاه نیز درباره آن توضیح داده ام که، هنرمند یک معما و طلسم را در قلب شما گذاشته که شکستن آن سه کلید دارد که شامل اعداد است.
یکی از آنها در انعکاس آینه هاست، دیگری در خاکستر گذشته و درنهایت شیشههای عمر که هرکدام داستانی دارند و بیشتر مربوط به افسانههای خراسان هستند، که در باورهای عامیانه است. چند نمونه آن نیز آذری، کرمانی و ... است. من هرکدام از این داستانها را خواندم و چیزی که طلسم هر دیو با آن شکسته میشود را پیدا کردم. نگاهم نیز این گونه بود که دیو را در شیشه عمر خود زندانی کنم.
وی افزود: کف پوشی که در میان نمایشگاه پهن کردهام، دیو «هزارچشم» را نشان میدهد؛ او انسانها را درگیر خود میکند و هرکسی را به سمتی میبرد. خطوط کار شده برروی این اثر امضای کار م است و دیو نیز از یک زاویه پنهان به ما نگاه میکند. در این کار از رنگی استفاده کردم، که وقتی مخاطب روی آن راه میرود پاک شود، زیرا افسانهها وجود واقعی ندارند.
این هنرمند انعکاس آینههای «حقیقت و دروغ» را در مقابل یکدیگر که برروی دو ستون میانی نمایشگاه قرار گرفته است، دیگر اثر خود معرفی کرد و گفت: یکی از آنها برگرفته از داستان های ایرانی بوده، که دیوهای «آینهای نگر» است و دیگری دیو «مادر سفید برفی» است، که حقیقت را میگوید. این دو آینه انعکاسهایی دارند که یک دور باطل را نشان میدهد.
در این اثر آنچه که مدنظرم بود این است که حقیقت به ما گفته میشود، اما آمادگی پذیرش آن را نداریم. من بیشتر دوست داشتم این کار براساس باورهای عامیانه باشد، زیرا افسانههایی که در اوستا یا اسطورههای یونانی وجود دارد، باعث میشود آن پلیدی در نهایت کشته شود. اما در باور عامیانه داستانی وجود دارد که میتوان گذشت کرد. برخی دیوها طلسمشان با اشک پشیمانی میشکند و من دوست داشتم آن فرصت و زندگی دوباره را در این اثر داشته باشند.
وی ارتباط گرفتن مخاطب با اثر را بخش جذاب کار دانست و بیان کرد: میدیدم برخی خاکستر را کنار میزدند تا آن کلماتی که عدد را میسازد پیدا کنند و تقریبا در آینه و خاکسترها رمز گشایی صورت گرفت. شیشههایی که در قسمت دیگر کار قرار گرفتهاند، چالشی دارند. هر شخص زمانی میتواند در یک شیشه را باز کند، که هزینه آن را پرداخت کند. من با این کار میخواستم کالایی شدن در دنیای مدرن را نشان دهم.
کفاش در پایان بیان کرد: این مجموعه از بهمن ماه کلید خورد و نیمههای اسفند بود که خواندن کتابها و مقالاتی را که در این باره نوشته شده بود، شروع کردم. کلمه «باشندگان» که در عنوان نمایشگاه آمده، به معنای یک سری «بودن» است؛ شاید این بودنها به گونهای باشد که افراد حضور فیزیکی دارند، اما ذهنشان جای دیگر است. این تعلیق و غیاب را دوست داشتم.
فاطمه رسا، کارشناس ارشد نقاشی و مدرس دانشگاه نیز نگاه متفاوت به مفهوم دیو را هدف خلق آثار هنری این نمایشگاه برشمرد و افزود: برای حضور در این رویداد از ما دعوت شد؛ به جهت اینکه، چون برروی بیماران بیمارستان روانی کار میکنم، احساس کردم میتوانم آن را در اثرم نشان دهم. این بیماران نیز یک سری دیوها را میدیدند و درنهایت به این نتیجه رسیدم که، خودشان دیوی درونشان دارند که بیدار شده و میتوانم آن را به تصویر بکشم.
وی افزود: اثرم «دیوآنه» نام دارد؛ یعنی آنی که انسان به جنون میرسد را با یک اثر نقاشی نشان دادم. کادر و اسم اثر برای مخاطبان جذاب بود و بازخورد خوبی دریافت کردم.
این هنرمند در انتها گفت: حدود یک سال است که فعالیت نگارخانهها بیشتر شده و جوش و خروشی بین جوانان و هنرمندان به راه افتاده، تا آثار خود را بیشتر به نمایش بگذارند. این موضوع بر جو هنر مشهد نیز تأثیر گذاشته است.
مریم طباطبایی، کارشناس ارشد رشته معماری که از سال ۱۳۹۵ کار مجسمه سازی را نزد استاد هادی تقی زاده فراگرفته است، درباره اثر خود توضیح داد: در باور قدیم غولهایی وجود داشتند، که خودشان را در شمایل انسان نشان میدادند. وقتی که در رابطه با انسان قرار میگرفتند و شخصی به آنها شک میکرد، بر اساس عوامل مختلف تغییر ظاهر پیدا میکردند و تبدیل به غول میشدند.
بردن نام خدا، بیان یک آیه یا انعکاس آنها در آب، باعث میشد تا به عناصر طبیعت تبدیل شوند؛ عناصری مثل حیوانات، درختان، باد، باران و.... میخواستم خوی ترسناک غول را نشان دهم، به همین دلیل از خروس استفاده کردم و در لحظه تغییر، بخشی از آن شبیه انسان و بخش دیگر آن شبیه خروس است.
وی معتقد است در هر هنری حس و حال درونی هنرمند برروی اثرش تأثیر میگذارد و در این باره ابراز کرد: نام اثر خود را «برزخ پیکر» گذاشتم؛ گویی برزخ، بین انسان، غول، اساطیر و آن لحظه و اتفاق را نشان میدهد.